مجموعه فیلمهای «دابه» درباره موجودی ترسناک به نام دابه است که با حلول در بدن افراد آنها را جنزده میکند و میکشد. اما دابه کیست و فیلم چه پیامی دارد؟
به نقل از ستاره نیوز ، اهداف آخرالزمانی هالیوود رنگ و لعابی دیگر پیدا کرده است؛ بنگاه تبلیغاتی که اهدافی سیاسی و عقیدتی خاص مانند اسلامستیزی و ایرانهراسی را به شکل متفاوتی دنبال میکند. تفکری که این بار سر از ترکیه درآورده است.
ترکیه این روزها فیلمهای ضد شیعی را از پسِ قابِ هنرِ خود در معرض دید مخاطبان قرار میدهد تا همپیمانی خود با صهیونیستها را این بار با رنگ و لعابی ضد اسلامی به منصه ظهور بگذارد. مجموعه فیلمها و سریالهایی مثل «قیام طغرل» یا «سلجوقیان بزرگ» و یا «دابه» در همین راستا قرار دارند.
سری فیلمهای دابّه که از سال 2006 اولین شماره آن به پرده سینما آمد، یکی ازمعروفترین فیلمهای وحشت است که در 6 قسمت ساخته شد. این فیلم اثری مستندمانند است که سبک ساخت خود را از فیلمهای paranormal activity تقلید کرده است. البته دابه فیلم بسیار بیکیفیت و ضعیفی است اما در پس همین تکنیک ضعیف، تفکر و پیامی دارد و باید دید که چه هدفی را دنبال میکند؟
کاراکتر دابه هر بار در قالب شروری به نام «جن» و با قدرتهای زیاد شیطانی جلوهگر میشود. عنصر مشترک دابه در تمام قسمتها، عمدتاً حُلول در کالبد افراد است که از آن با عنوان جنزدگی یاد میشود و کاملاً کپی نسخههای غربی به ویژه مجموعه فیلمهای ترسناک «احضار یا تسخیر» (The Conjuring) است. جنی به شدت شیطانی و مخوف که در صورتی که در افراد حلول کند آنها را خواهد کشت. در واقع فرد صرفا جنزده نمیشود بلکه با حلول آن در بدن هر انسانی مرگ او حتمی است.
از این نظر دابه حتی از جنهای فیلمهای هالیوودی بیرحمتر و ترسناکتر است و در واقع یک دشمن تمامعیار برای بشریت است.
اما دابه چیست و فیلم کجا را هدف قرار داده است؟
جالب است بدانیم که «دابه» در قاموس فرهنگ اسلامی شیعیِ ما مفهومی آخرالزمانی دارد و بناست در این دوران، نقشی خاص را از جانب خدا ایفا کند. تمام تحلیلهایی که درباره «دابه» از سوی اندیشمندان دینی مطرح شده، همگی از آیه 82 سوره نمل اقتباس شده است.
بر اساس این آیه، «دابه» موجودی نورانی است که به دلیل عدم ایمان مردم به آیات خداوند، خروج میکند و معجزآتی را انجام میدهد. دابه در آموزههای روایی، وجود مقدسی است که علیه دشمنان و به نفع جبهه ایمان وارد میشود.
این موجود مقدس در بیان روایاتمان همان امیرالمؤمنین علیهالسلام است؛ به این صورت که در مقطعی از آخرالزمان به همراه عصای موسی و خاتم سلیمانبنداوود ظهور میکند و با عصای موسی سیمای مؤمن را نورانی و با خاتم سلیمان سیمای کافر را نشان میگذارد.
ماجرای خروج دابه الارض را خود امیر مؤمنان اینگونه توضیح میدهد که آمدن دابةالارض از سمت صفاست؛ سر خود را بلند میکند و مردمی که در بین مشرق و مغرب هستند، بعد از طلوع خورشید از جانب مغرب به اذن خدا او را میبینند.»
با این توصیفات، این رویکرد ضد دینی در سینمای ترکیه را میتوان در ادامه پروژه تخریب سیمای انبیا و اولیای الهی دانست. حقیقت آن است که منابع کهن دینی، بشریت را به زمامداری روزهای آخر جهان توسط اولیای الهی وعده داده است، اما تفکر شیطانی هالیوودی و وهابیت در تلاش است تا تمام زمینههای مرتبط با آن را از میان بردارد و به دنباله آن وعدههای دروغین، سامریِ دیگری را برای ادامه حکومت جهان محقق کند.
هالیوود عمدتا در پایان دنیا یا خود و ارتشاش را ناجی و سرور جان معرفی میکند و یا با تمرکز کردن روی یک فرد خاص که نشانههایی از مسیح مانند معجزه و کرامات و یا حتی ظواهر او را مانند موی بور و چهرهای سفید دارد، تلاش میکند تا تفکر مسیحی را القا کند.
اما دابه و فیلمهای مانند او بیشتر در صدد تخریب تفکرات شیعی و زدن ریشه آن است تا در آخرالزمان فکر و اذهان عمومی جهان پذیرای موعودی دیگر بر اساس تفکرات صهیونیسم باشد.