کتاب «حدیث سرو و نیلوفر»، شامل مجموعه مقالات غلامعلی حدادعادل درباره زبان فارسی در شبه قاره به کوشش احمد شهریار به زبان اردو ترجمه و منتشر شد.
به نقل از ستاره نیوز، کتاب «حدیث سرو و نیلوفر»، اثر غلامعلی حدادعادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی و رئیس بنیاد سعدی، به تازگی به کوشش احمد شهریار، شاعر و پژوهشگر پاکستانی، به زبان اردو ترجمه و در کشور پاکستان منتشر شد.
«حدیث سرو و نیلوفر» در بردارنده 9 مقاله از حدادعادل درباره زبان فارسی در شبهقاره و پاکستان است که برای نخستینبار در سال 96 منتشر شد. «فرهنگ ایران و تأثیر آن در شبهقاره هند»، «پاکستان و زبان فارسی»، «ترجمهای از قرآن به قلم یک هندی پارسیگوی»، «اقبال، شاعر و برتر از شاعر»، «پیام اقبال به دنیای امروز»، «آشتی با بیدل»، «سیری در غزلیات امیر خسرو»، «ابوالکلام آزاد» و «میر سید علی همدانی» عناوین مقالات مندرج در این اثر است.
در بخشهایی از مقدمه این کتاب به سابقه روابط فرهنگی ایران و هند اشاره شده است. حدادعادل در ادامه، ضمن اشاره به حضور استعمارگرانی چون انگلستان در دو کشور ایران و هند، نتایج این حضور را برای مخاطب خود اینچنین شرح داده است: ایران و هند دو خانواده بزرگ از قاره کهن و پرعائله آسیا هستند. چندین هزار سال پیش، نیاکان قدیم مردم این دو کشور از سرزمینهای شمالی به سوی جنوب سرازیر شدند و در این مهاجرت تاریخساز جمعی از آنان در ایران ماندند و جمعی دیگر به هند رفتند. چنین بود که در این دو سرزمین دو تمدن ریشهدار و ماندگار پا گرفت و دو درخت برومند و پرشاخ و برگ سر از خاک برآورد و سایه و ثمر داد و آشیانهای شد برای هزاران هزار پرنده خوش آب و رنگ و خوشآواز در طول تاریخ.
مردمان ساکن در ایران و هند که خود را اگر نه برادر، دستکم عموزادگان یکدیگر میدانستند، در چندین هزار سال گذشته با هم مراودات بسیار داشتند. داد و ستد اقتصادی و مبادلات فرهنگی حلقههای محکم پیوند آنان محسوب میشد. این داد و ستد فرهنگی و تمدنی دو سویه بود.
… روابط فرهنگی و اقتصادی ایرانیان و هندیان، تا زمانی که حکومتهای هند و ایران قدرت و قوت داشتند، برقرار و گسترده بود، اما با ظهور ضعف و فتور در حکومتها و با ورود نفوذ استعمار در هر دو کشور، به ویژه استعمار انگلیس، این روزگار به سر رسید. هند مستعمره انگلستان شد. انگلسیها زبان فارسی را تضعیف کردند و از رسمیت انداختند و زبان انگلیسی را آموزش دادند و ترویج کردند و آن را جانشین زبان فارسی کردند. زان پس دیگر ایران و هند یکدیگر را نمیدیدند، بلکه نگاه هر دو بالاجبار، به تمدن نوظهور غربی معطوف و خیره شده بود که، چنان که گفتیم، خود را برتر میدید و غیر خود را زیر دست و اسیر میخواست.
در این فصل جدید که فصلی سخت و طاقتسوز بود، نه تنها هند مستعمره شد، بلکه ایران نیز با آن که رسماً مستعمره انگلیس نبود، تاوان بسیاری پرداخت. انگلیسیها، برای تأمین و تضمین منافع خود در هند، در اوضاع داخلی ایران، از آن جهت که سر راه هند واقع شده بود، همهگونه دخالت و تعدی و توطئه میکردند.